«انسانیت»

اهمیت و ارج زندگی در همین است که موقت است،


 تو باید جاودانگی خودت را در جای دیگری نشان بدهی،


و آن جا «انسانیت» است!

"فریدون مشیری"

خدایا !

خدایا !

من چیزی نمیبینم .

آینده پنهان است.

ولی آسوده ام ،

چون تو را می بینم

و تو همه چیز را . .

زمین چرکین است....


     آخرین برگ سفرنامه ی باران این است


                                  که زمین چرکین است....

نکند رمضان بیاید

رجب گذشت و ما از خود نگذشتیم،

شعبان رسید و ما به خود نرسیدیم،

نکند رمضان بیاید و ما به خود نیامده باشیم !

خداوندا

خداوندا
خسته ام از فصل سرد گناه
و دلتنگ روزهای پاک.
بارانی بفرست چتر گناه را دور انداخته ام…

که خدا گفت: «صبر کن مهدی، سیصدوسیزده نفر داری؟»

شاعر «يك شاخه شعر و يك بيت گل سرخ» :
که خدا گفت: «صبر کن مهدی، سیصدوسیزده نفر داری؟»

به گزارش پیام زینب (س) به نقل از چارقد - «سیده‌زهرا حسینی»، عضو هیئت مدیره‌ی انجمن شعر و ادب اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان رشت و دبیر انجمن شعر و ادب بسیج استان گیلان است. سال‌های متمادی است که در عرصه‌ی شعر حضور دارد و آن‌ها که اندکی با شعر آیینی دم‌خور هستند، بی‌گمان چند غزلی از او را به‌خاطر دارند.

مجموعه شعر «یک شاخه شعر و یک بیت گل سرخ» را انتشارات بلور منتشر کرده و حالا حسینی منتظر است «از چشم سیاه من غزل می‌نوشی»اش را انتشارات تکا به بازار عرضه کند.


ادامه نوشته

شعر مرحوم استاد شهریار درباره "بسیج"



شعر مرحوم استاد شهریار درباره "بسیج"
 
جلوه و جاه بسیج
یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج
جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج

یا علی خون حسینت کی رود از یادها
گو ببیند زینب این غوغای خونخواه بسیج

ادامه نوشته

زندگی

زندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکی
که همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتنش را از بین میبرد

شاد بودن تنها انتقامی است که میتوان از دنیا گرفت
پس همیشه شاد باش


اگر داغ رسم قدیم شقایق نبود

به دیدارم بیا هر شب،

به دیدارم بیا هر شب،

در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند،

دلم تنگ است.

بیا ای روشن، ای روشن تر از لبخند.

شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهیها.

دلم تنگ است.