يادنامه‌اي از شهيد عزيز حسين باديانت

 

نام پدر: محمّدجعفر              محل و تاريخ تولد: استهبان 1346

سن: 21 سال                      تحصيلات: سوم راهنمايي

شغل: پاسداروظيفه             وضعيت تاهل: مجرّد

حضور در جبهه: 365 روز   تاريخ اولين اعزام: 18/4/66

مسؤوليت: امدادگر               تاريخ شهادت: 23/3/67      

محل شهادت: شلمچه           محل دفن: استهبان

 

ياد سَرخوشان عشق به خير، آنهايي كه با وضوي خون، سجده‌هاي عشق را در شب حادثه به جا مي‌آوردند

«حسين» در خانواده‌اي ديندار و متدّين پا به عرصه‌ي حيات نهاد و در فضايي آكنده از معنويت پرورش يافت. از خرد سالي روح آسماني‌اش در گرماي عشق حسين(ع) آتشين گشت و شور عاشورايي وجودش را فرا گرفت، بدان‌گونه كه مادرش مي‌گويد: «كودكي بيش نبود كه كنارم مي‌نشست و از من مي‌خواست كه از امام حسين(ع) و يارانش برايش بگويم، در هنگام تعريف چنان محزون مي‌شد كه اشك از چشمانش سرازير مي‌گرديد.»

وي تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در زادگاهش گذراند و سپس به «مرودشت» رفت كه در حين تحصيل در نزد يكي از آشنايان دندان‌پزشكي را به صورت تجربي ياد گرفت. به كارهاي هنري علاقمند بود و همراه با تحصيل به خاتم كاري و نقاشي نيز مي‌پرداخت. جواني بود بلند همّت و باوفا كه همين اخلاقش باعث شده كه نزد خانواده عزيز و گرامي باشد.

بسيار مادرش را دوست داشت و هميشه به او مي‌گفت: «مادر، در زندگي چه لازم داري كه من برايت بخرم.» حسين اصلاً تشريفاتي نبود و به ماديات اهميّتي نمي‌داد، چرا كه دنيا در جلو چشمانش مرده بود و جذابيّتي نداشت.

در سال‌هايي كه جنگ تحميلي، ايران را در آتش ظلم مي‌سوزاند، براي خدمت سربازي آماده گشت و بهر دفاع شولاي رزم پوشيد. همسنگر1 آن لاله‌صفت مي‌گويد: «او رزمنده‌اي شجاع و دلير بود و بسيار دلسوز و پاكدامن. در جبهه امدادگر بود و در يك عمليات چريكي در منطقه‌ي سليمانيه، چون فرشته‌ي نجات، براي مداواي مجروحين تلاش و كوشش مي‌كرد و در بيشتر مواقع در كارهاي سخت داوطلب بودند.»

مادر حسين مي‌گويد: «يك‌بار كه به سوريه مشرف شدم از خدا خواهش كردم يكي از فرزندانم را كه لياقت دارد فداي حسين زهرا(ع) شود.»

آخرين بار كه به مرخصي آمده بود حال ديگري داشت و گويي خبر از آينده‌اي مي‌داد كه به وصالش مي‌انجاميد از اين رو هنگام خداحافظي به مادرش گفت: «شايد كه اين‌بار ديگر برنگردم.» آن‌گاه حسين عاشقانه به سوي مولا و مقتدايش راهي جبهه شد و در ميدان خون پس از نبردي بي‌امان با پيكري پاره پاره جان باخت و به ديدار محبوبش شتافت.


 


1. حسين عبدي‌فر