متن شعر پروانه نجاتی موسس انجمن شعرفارس در یادواره شهدای زن فارس:
ای دختر وطن

حوای سرزمین من

وقتی که بشکند

برنده مثل جرأت شمشیر می شود

 


ای دختر وطن

ای بیرق غرور

ای دامن غیور تو سبزینه ی بهشت

ای عطرپاک نام تو جاری درون خاک

حس می کنم تورا

می بینمت صبور

لبخند می زنی

در بامدادسر بی تقدیر چون نسیم

در تارو پودنقش گره خورده زیر پا

در واژه های مشق دل انگیز عاشقی

آوازه تلاش تو در گوش ابرها

فریاد تو تلاطم سنگین موج هاست

آه ای شهید عشق

ای کشته ستم

اعلام می کنم

حوای سرزمین من اعجاز شیشه است

وقتی که بشکند

با صد هزار جلوه و طیف و سیح نور

تکثیر می شود

وقتی که بشکند

برنده مثل جرأت شمشیر می شود

ای لاله ی  غریب صدا میزنم تو را

در عصمت برهنه ی این شهر پر گناه

در خاطرات خیس

آیینه ی شکسته فریادهای من

بر شهر من بتاب

مظلوم سرفراز

در حجم ناگریزی آوار

هر بهار

با نبض پر امید

سرمست

روسپید

ای خواهر شهید/224224

انتهای متن/ریحانه