مه، بارقه اى ست در شبستان حسین
مه، بارقه اى ست در شبستان حسین
شب، حادثه اى ز درد پنهان حسین
هر صبح، ز دامن افق، خون آلود
خورشید برآید از گریبان حسین . . .
.
شب، حادثه اى ز درد پنهان حسین
هر صبح، ز دامن افق، خون آلود
خورشید برآید از گریبان حسین . . .
.
+ نوشته شده در یکشنبه پنجم آذر ۱۳۹۱ ساعت 14:31 توسط saba
|
کوله بارم بر دوش، سفری باید رفت،