پوشش و حجاب از دیدگاه روان شناسی و جامعه شناسی
پوشش و حجاب از دیدگاه روان شناسی و جامعه شناسی
برخی از روان شناسان در تأیید این مطلب که حجاب و پوشش زن ، فطری است ، از وجود حیا در نهاد انسان نام می برند
از نظر روانشناسی ، در بین نوجونان و جوانان علاقه به خودنمایی و جلب نظر دیگران به طور غریزی وجود دارد . کاهش راه ها و فرصت های جلب نظر سالم و افزایش راه ها و فرصت های ناسالم و جذابیت الگوهای غربی می تواند از جمله عوامل تمایل به آرایش و پوشش ظاهری بخصوصی باشد.
برخی از روان شناسان در تأیید این مطلب که حجاب و پوشش زن ، فطری است ، از وجود حیا در نهاد انسان نام می برند که به دو صورت بازدارنده و هدایت کننده ایفای نقش می کند . بدین سان ، از نظر آنان ، حیا تعدیل کننده غرایز و ضامن اجرای بسیاری از قوانین اجتماعی و اخلاقی است . برخی از روان شناسان نیز ریشه ی حیا و پوشش و حجاب زنان را تدبیر هوشمندانه فطری او برای جذابیت بیشتر خویش معرفی کرده اند . این نظریه نیز به نوعی بر طبیعی بودن حیا و حجاب دلالت می کند .
دیدگاه جامعه شناسی
به دلیل آن که انسان موجودی اجتماعی است . برخی با نگاه جامعه شناسانه به عفت و حجاب زن نگریسته و آن را از این زاویه مورد بررسی قرار داده اند . برخی از جامعه شناسان حجاب و پوشش زن را مقتضای طبیعی جامعه ی بشری عنوان کرده اند . دورکیم معتقد است مجموعه اعتقادات و احساساتی را که در میان معدل اعضای یک جامعه ، مشترک است ، می توان وجدان جمعی یا مشترک نامید . وجدان جمعی در پهنه جامعه شایع و منتشر است . این وجدان مستقل از شرایط و وضع مخصوص افراد است . افراد گذرا هستند ولی جامعه ماندنی ... از نسلی به نسل دیگر دگرگون نمی شود و نسل های متوالی را به یکدیگر مربوط می کند . منشأ همبستگی اجتماعی اشتراک عمده ای از حالات وجدان در میان همه ی اعضای یک جامعه است . این همبستگی وحدت گروه را تأمین می کند .
مونتسکیو در کتاب روح القوانین می نویسد : قوانین طبیعت حکم می کند زن خوددار باشد ، زیرا مرد ، با تهور آفریده شده است و زن ، نیروی خودداری بیشتری دارد . بنابراین ، تضاد بین آن ها را می توان با حجاب از بین برد و براساس همین اصل ، تمام ملل جهان معتقدند که زنان باید حیا و حجاب داشته باشند .
ادامه دارد...
برگرفته از کتاب نگاه روانی ، اجتماعی و اسلامی به مسئله حجاب و بدحجابی- حمیدرضا حاتمی – معصومه حاتمی